متن خطبه های نماز جمعه 29-11-1395

بیست‌ونهم بهمن‌ماه۱۳۹۵، شهرستان بردسکن، خطیب حجت‌الاسلام امینی

سلام علیکم و رحمة الله.

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين نَحْمَدُهُ و نَسْتَعينُهُ و نَسْتَغْفِرُهُ و نَسْتَهْديهِ و نَتَوَکَّلُ عليه و نُصَلّی و نُسَلِّمُ علی حبيبه و نجيبه سیدِ رُسُلِهِ و حافظ سِرِّهِ بشير رحمتهِ و نذير نقمته أبا القاسم مصطفی محمد و علی آله الاَّطیِّبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومینَ المُنتَجَبین وَ لَا سِیَّمَا بَقیَّهِ الله فِی الأرَضین فَااللَّعْنَهُ دائم ‏ْعَلَى أَعْدَائِهِمْ من الآن الی قِيَامِ يَوْمِ الدِّينِ اوصيکم و نَفسی عِبادَ الله بِتقوی الله و طاعَة و اجتنابِ مَعصِیَتهِ.

خودم و شما نمازگزاران، بردران و خواهران گرامی را به رعایت تقوای الهی و دوری از گناه و معصیت سفارش می‌کنم و بر اتصاف به تقوی برای خودم و شما نمازگزاران، از خداوند متعال و منان استعانت و استمداد می‌جویم و توجه خودم و شما نمازگزاران را به این آیۀ شریفه از قرآن کریم، سورۀ مبارکۀ حشر، توجه می‌دهم که خداوند متعال می‌فرماید: Pیا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَخَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ.O در این آیۀ مبارکه، خداوند متعال دوبار امر به تقوا فرموده است. مفسرین فرموده‌اند اولین تقوا در این آیۀ شریفه، راجع به اصل عمل و کار ما انسان‌ها است، یعنی هر کاری را که می‌خواهیم انجام بدهیم، همراه و مقارن با تقوا باشد، یعنی اوامر الهی را انجام بدهیم، نواهی خداوند متعال را ترک کنیم. تقوا در طلیعۀ آیۀ شریغه، منظور به اعمال ما انسان‌ها است، کارهای‌مان را درست کنیم و در خاتمۀ آیه که مجدداً خداوند متعال امر به تقوا می‌فرماید، یعنی اینکه انسان مواظب باشد قضاوتش در رابطه با کارش صحیح باشد.

گاهی ماها قضاوت‌مان نسبت به کار خودمان، یک قضاوت فرینده‌ای است، یعنی کار ناشایست خودش را انسان خوب می‌بیند و در قرآن کریم هم هست که بعضی از انسان‌ها زَيَّنَ لَهُمُ سوء عَمَلِهُمْ، کارهای بدشان برای این‌ها زینت می‌شود، خوب به نظرشان جلوه می‌کند. می‌بینید تقوا در دو موضع، یکی اصل کارمان و دوم در رابطه با دیدگاهمان نسبت به کارمان یک دیدگاه واقع‌بینانه باشد که مغرور نشود انسان به عملی که انجام می‌دهد، چون باید عمل ما برای خدا خالص باشد. عمل ما باید صالح باشد، مفسرین فرموده‌اند تقوا در ابتدای آیه، اصل کار است و در انتهای آیه قضاوت در رابطه با کار، یعنی آن دیدگاه ما نسبت به کار خودمان، یک دیدگاه واقع‌بینانه‌ای باشد. امیدواریم انشا‌ءالله خداوند متعال هم عمل ما را و هم نگاه و دیدگاه ما را نسبت به کارمان قرین و همراه با تقوا قرار بدهد.

در ادامۀ مباحث و مطالب هفته‌های گذشته، در حوادث و اتفاقاتی که بعد از ظهور امام‌زمانg رُخ خواهد داد، چند مورد را اجمالاً عرض کردم. مورد پنجم این بود که حکومت امام‌زمانg جهانی خواهد بود و کلیۀ این مرزهای جغرافیایی که الان دور کشورها کشیده شده است، این مرزهای جغرافیایی برداشته خواهد شد. یک حکومت جهانی واحد به امامت امام عصر ارواحنا له الفداء، اما این حکومت جهانی امام عصر ارواحنا له الفداء یک مشخصه‌ها و مؤلفه‌هایی خواهد داشت. من به دو مورد آن‌ها اشاره می‌کنم که از بین آن مؤلفه‌هایی که شمرده شده است، این دو مؤلفه درواقع اساس کار حکومت جهانی امام عصر ارواحنا له الفداء را تشکیل می‌دهد و ما هم امروز اگر در کشور خودمان، حکومت اسلامی را به‌عنوان زمینه‌ساز و مقدمۀ آمدن و تشکیل حکومت امام‌زمانg می‌دانیم، باید این دو مؤلفه در این نظام ما تقویت شده باشد و جدی‌تر خودش را نشان بدهد.

اولین مؤلفه فرموده‌اند گسترش عدالت در زمان حکومت جهانی حجت‌بن‌الحسن ارواحنا له الفداء است. عدالت گمشدۀ بشریت که قبل از ظهور با آن توصیفاتی که قبلاً خدمت شما نمازگزاران عرض کردم، گمشدۀ انسان خواهد بود و تمام عالم به دنبال او درواقع هستند، این گمشده در حکومت امام‌زمانg به‌دست خواهد آمد و تمام عالم گمشدۀ خودشان را درواقع آن عدالت اجتماعی و عدالت به معنای وسیع آن در همۀ موضوعات هست، پیدا خواهند کرد. لذا وجود نازنین پیغمبر گرامی اسلام، حضرت محمدبن‌عبداللهa، می‌فرمایند: «يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.» امام‌زمانg که بیایند، زمین را پُر از عدل و داد خواهند کرد، بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً، بعد از آنی که پُر از ظلم و ستم زمین واقع می‌شود در برهه‌ای، با آمدن آن حضرت این زمین درواقع پُر از عدل و داد خواهد شد و این گمشدۀ بشریت با آمدن امام‌زمانg پیدا خواهد شد. این یکی از مؤلفه‌های حکومت جهانی امام عصر ارواحنا له الفداء است و هرکسی درواقع به حق خودش در آن زمان قانع خواهد بود. دست‌اندازی به مال دیگران، به عرض و آبروی دیگران، به ناموس دیگران نخواهد داشت. این اولین مؤلفۀ حکومت جهانی امام‌زمانg است. به‌معنای عام آن و به‌طور گشترده در سراسر جهان، این موضوع محقق خواهد شد.

حالا ما در نظام مقدس جمهوری اسلامی، هرچه این موضوع در کشور ما درواقع گسترده‌تر بشود و گفتمان مسئولین و مردم قرار بگیرد، دربارۀ مطالبۀ مردمی باید عدالت باشد، به حکومت جهانی امام‌زمانg نزدیک‌تر شدیم و این آمادگی در ما به‌وجود خواهد آمد. هر کسی به حق خودش قانع باشد. در نظام امام‌زمانg خیلی از این تبعیض‌هایی که امروز دیده می‌شود، حتی در این نظام جمهوری اسلامی ما، نخواهد بود.

شما دیدید فرمایشات مقام معظم رهبری را. من در خطبۀ دوم به بخشی از آن اشاره خواهم کرد، بحث حقوق‌های کذایی که بعضی‌ها برای خودشان تصویب می‌کنند و اجرا می‌کنند، این بی‌عدالتی است. این ظلمی به بخش عظیمی از جامعه است. وقتی آن‌ها در آن‌جا اینجور حقوق‌هایی می‌گیرند، من و شما در این‌جا حقمان ضایع می‌شود. مقام معظم رهبری بسیار در سخنرانی اخیرشان، در جمع مردم تبریز، حکیمانه مطلب را بیان کردند. درود خدا بر ایشان. پس این اولین مؤلفۀ حکومتی امام‌زمانg است، گسترش عدالت.

دومین مؤلفه و شاخصۀ حکومت جهانی امام عصر ارواحنا له الفداء گزینش کارگزاران شایسته خواهد بود. این هم خیلی مطلب مهمی است. در ابتدای انقلاب، بنده خدا یک کتابی نوشته بود، چون هنوز اون افراد و تفاله‌های رژیم ستم‌شاهی در بعضی از جاها بودند، کتابی نوشته بود به این مضمون در این کتاب آورده بود که حکومت علی با افراد معاویه نمی‌شود، یعنی آن پس‌مانده‌ها و تفاله‌های حکومت شاه رو به افراد حکومت معاویه تشبیه کرده بود و نظام مقدس جمهوری اسلامی رو به حکومت علیg و جملۀ جالبی هم هست، خکومت علی با افراد معاویه نمی‌شود. در زمان امام‌زمانg مؤلفۀ دومی که شاخصۀ دوم حکومت جهانی امام عضر ارواحنا له الفداء این شایسته سالاری که عده‌ای شعارش را می‌دهند، آن روز به نحو واقعی محقق می‌شود و در روایت هم دارد که بسیاری از کارگزاران حکومت جهانی امام‌ عصر ارواحنا له الفداء انبیاء و اوصیاء گذشته خواهند بود، حتی عیسی‌بن‌مریم علی نبینا و نبی علیه صلاة و السلام یکی از کارگزاران حکومت جهانی امام‌ عصر خواهد بود و با صراحت می‌آید محضر امام‌زمانg اعلام می‌کند، من برای بردوش گرفتن مسئولیت آمده‌ام، نه برای امیری و فرمان‌روایی. من آمده‌ام که باری از این حکومت شما به‌دوش بگیرم، انجام وظیفه کنم، به تعبیر دیگری سربازی امام‌زمانg را عیسی‌بن‌مریم علی نبینا و نبی علیه صلاة و السلام با افتخار اعلام می‌دارد. این چنین اشخاصی آن روز مصدر کار خواهند بود.

ما این حکومت خودمان را و نظام خودمان را و مسئولین خودمان را اگر می‌خواهیم به حکومت جهانی امام‌زمانg نزدیک کنیم، باید افرادی که مسئولیت دارند به فکر این موضوع باشند. شایستگی در وجود آن‌ها باید باشد، کسی‌ که برای خودش، تافتۀ جدا بافته‌ای از قبل مسئولیت مطالبه می‌کند، کسی که دیگران شهادت رفتند، جانباز شدند، اسارت رفتند، شلاق خوردند برای این انقلاب، زجرها کشیدند، بعد او بخواهد از این انقلاب سهم‌خواهی بکند. این به درد حکومت امروز نظام جمهوری اسلامی هم نمی‌خورد و به درد حکومت امام‌زمانg هم قطعاً نخواهد خورد. لذا عیسی‌بن‌مریم در حکومت جهانی امام‌زمان می‌فرماید من آمده‌ام که وزر و سنگینی و صدر کار را برعهده بگیرم، من برای عمارت نیامده‌ام، من برای فرمان‌روایی نیامده‌ام. فرمان‌روا یکی است، امام‌زمانg. همه تحت امر حضرت کار خودشان را انجام می‌دهند.

این دومین مؤلفه و شاخصۀ حکومت جهانی امام‌زمانg است که درواقع شایسته‌سالاری به‌معنای واقعی که ما در کشورمان زیاد شنیده‌ایم، به خصوص فصل انتخابات که می‌شود، کسانی که کاندیدا می‌شوند برای یک مسئولیتی، چه ریاست جمهوری، چه مجلس، چه جاهای دیگر، همه شعار را خوب می‌دهند، اما متأسفانه در عمل آن را رعایت نمی‌کنند. به‌محض اینکه سر کار می‌آیند، باز باند و باندبازی‌ها و حزب و گروه‌ها و عزل و نصب‌های بی‌معیار جای خودش را پیدا می‌کند و آنچه که درواقع دیده نمی‌شود، همان بحث شایسته‌سالاری به‌معنای واقعی کلمه است. این دومین مؤلفه، به همین مقدار من بسنده می‌کنم، چون خطبۀ دوم ممکن است طولانی‌تر بشود، دیگر عزیزان هم امروز که به حمدالله باران رحمت الهی است و ما خدا را بر این رحمت و برکتش سپاس‌گزاریم، برنامه‌های دیگری هم دارم، خیلی تسریع نشود.

خدایا عاقب ما را ختم به‌خیر بگردان.

+ الهی آمین.

- ما را یک‌آن به خودمان وامگذار.

+ الهی امین.

- گناهانی که مانع استجابت دعا می‌شود، از ما ببخش و بیامرز.

+ الهی امین.

- بر باران رحمتی که فرستادی، خدایا تو را سپاس‌گزاریم. باران رحمتت را بیش از پیش بر ما نازل بگردان.

+ الهی آمین.

- ما را به‌خاطر گناهانمان از باران رحمتت محروم مگردان.

+ الهی امین.

- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ. اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ. وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ.

+ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

پایان خطبۀ اول

اعوذبالله من الشیطان الرجیم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَحْمَدُهُ و نَسْتَعينُهُ و نَسْتَغْفِرُهُ و نَسْتَهْديهِ و نَتَوَکَّلُ عليه و نُصَلّی و نُسَلِّمُ علی حبيبه و نجيبه سیدِ رُسُلِهِ و حافظ سِرِّهِ بشيرِ رحمتهِ و نذير نقمته أبا القاسم مصطفی محمد و علی آله الاَّطیِّبینَ الاَّطهَرینَ المَعصُومینَ المُنتَجَبین وَ لَا سِیَّمَا علی بن ابیطالب علیه السلام و فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ الحَسَنُ وَ الحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ و علی ابن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجة قائم المهدی صلوات الله علیهم الاجمعین وَ اللَّعْنَهُ دائم ‏ْعَلَى أَعْدَائِهِمْ من الآن الی قِيَامِ يَوْمِ الدِّينِ. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فیکُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. اللهم اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدی اوصيکم و اوصی نَفسی عِبادَالله بِتقوی الله و طاعَة و اجتنابِ مَعصِیَتهِ.

خودم و شما نمازگزاران، برادران و خواهران گرامی را به رعایت تقوای الهی و دوری از گناه و معصیت سفارش می‌کنم. تقوا به انسان آمادگی می‌دهد برای ورود به عالمی بعد از این عالم، به دنیایی دیگر. بی‌تقوایی انسان را گرفتار غفلت می‌کند، لذا انسان‌های باتقوا همیشه آماده‌اند، هر وقتی عجل آن‌ها فرا برسد، دیگر نمی‌گویند حادثه‌ای یا اتفاق و اینجور تعابیری ندارند، آمادگی‌اش را دارند، مرحله‌ای به مرحلۀ بالاتر می‌خواهند بروند. به جهانی پیشرفته‌تر از این عالم انتقال می‌خواهند پیدا بکنند. زاد و توشه را همراه خودشان دارند. خیر ذات که تقوا است، همراه آن‌ها هست. لذا نگران نیستند از رفتن؛ اما انسان‌های بی‌تقوا هیچ آمادگی برای سفر عقبا ندارند. دستشان خالی است، لذا مرگ برای آن‌ها فاجعه است، حادثه است؛ ولی برای انسان‌های باایمان، انسان‌های باتقوا، مرگ مرحله است از یک زندگی به زندگی دیگر و این نگاه به مرگ خیلی برای آرامش خاطر انسان تأثیرگذار است و تأثیر به‌سزایی دارد که انسان به مرگ به‌عنوان یک حادثه، به‌عنوان یک فاجعه نگاه بکند یا به‌عنوان یک مرحله. مرحله‌ای که باید طی بشود، انسان به آن ورود پیدا بکند.

با تقوا، انسان به این مرحله می‌رسد که مرگ در نظر او نقل مکان است درواقع، از مکانی به مکان دیگر، از دنیا به آخرت. با همان خدای مهربانی که در این دنیا بوده، همان خدای مهربان در آخرت هم هست. مشکل کار دست عمل ما خود انسان‌ها است. امیدواریم خداوند متعال تقوای حقیقی را به همۀ ما عنایت بفرماید.

+ الهی آمین.

- و ما را برای سفر آخرت‌مان آماده‌تر بگرداند.

+ الهی آمین.

- در غفلت و بی‌خبری از این دنیا نرویم.

+ الهی آمین.

- در حال آگاهی، در حال آمادگی، در حال عبادت و بندگی، هر وقت اجل ما فرا رسید، این دنیا را بندگی خدا ترک کنیم که خسارت نبینیم.

+ الهی آمین.

موضوعاتی که در این هفته نیاز به تذکر است، یکی از آن‌ها که عزیزان اهم شاید مطالب باشد، این سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع مردم غیور تبریز بود که رفتند محظر آقا به مناسبت ۲۹بهمن‌ماه که می‌دانید در سال۵۶ در چهلم شهدای قم در تبریز مردم غیور به صحنه آمدند، تظاهرات و راهپیمایی علیه دستگاه جبار و ظالم شاه، عده‌ای به شهادت رسیدند. آن روز در تاریخ کشور ما ماندگار شده است، مردم آمدند به دیدار مقام معظم رهبری، مطالب مهمی را آقا مطرح فرمودند. من یکی دو مورد را فقط خدمت شما عزیزان عرض می‌کنم که به آن توجه بیشتری داشته باشید.

اول اینکه، مطلبی که من انتخاب کردم از طرازهای فرمایشات مقام معظم رهبری این بود که فرمودند تشکر می‌کنیم از مردم، رهبری فرزانۀ انقلاب، نمایندۀ امام‌زمانg، ولی فقیه ان‌شاءالله از مردم تشکر کنند، قطعاً امام‌زمان هم از این مردم راضی هستند که تشکر کردند مقام معظم رهبری از مردم از صمیم قلب و جای تشکر هم دارد. این مردم این‌چنین آگاهانه و بابصیرت به صحنه آمدند، در مقابل دشمنان حضور خودشان را درواقع به رخ دشمنان کشیدند، اما این هشداری به مسئولین دادند که اگر مسئولین این حرکت مردم، این حضور مردم را مصادرۀ به مطلوب نکنند که متأسفانه بعضی وقت‌ها اینجوری اتفاق می‌افتد. فرمودند این به معنای عدم گلایه‌کنندگی مردم از مشکلات نیست، یک وقت مسئولین خوابشان نبرد، خوش‌خیال بشوند و بگویند بله ما لابد کشور را گُل و بلبل کردیم که مردم این‌چنین به صحنه آمده‌اند. مردم برای انقلاب به صحنه آمدند. علی‌رغم داشتن گلایه‌های جدی و واقعی، ولی به صحنه آمدند روز ۲۲بهمن‌ماه. همۀ اقشار هم آمدند تا به دشمنانی که یاوه‌سرایی کرده بودند در روز‌های اخیر، یک جواب دندان‌شکن بدهند، از این طرف هم مسئولین رو شرمندۀ حضور خودشان بکنند. درود خدا بر این مردم. مسئولین هم امیدواریم ان‌شاءالله گرفته باشند پیام مقام معظم رهبری را. نکات بسیار کلیدی را آقا فرمودند.

سال اقدام و عمل که آقا نام‌گذاری کردند، رو به پایان است. خُب ما در خطبه‌های نماز جمعه باید بگوییم اینجوری باید بشود، اینجوری بشود، اینجوری خوب است، مسئولین هم اگر قرار باشد همین خطبه‌خوانی را داشته باشند که کار راه نمی‌افتد! مسئولین، مسئولین اجرایی هستند. در عرصۀ عمل چه کردند؟ آقا فرمودند شما نگید اینجوری باید بشود، شما بگویید چه کردید؟! سال به پایان رسید، شما چه کردید؟! شعار که نمی‌شود، شعار و خطبه جای خودش را دارد. اشخاص خودش را دارد، اما کار و عمل. افرادی که متولی موضوع و مسئله هستند. آن‌ها چه کردند؟ این هم تذکر جدی و به‌جایی بود که مقام معظم رهبری به مسئولین داند که باز هم امیدواریم مسئولین گرفته باشند پیام مقام معظم رهبری را.

نکتۀ دیگری که من از فرمایشات مقام معظم رهبری انتخاب کردم، بحثی بود که اخیراً چندنفر از منتسبین به یک جناح سیاسی خاص کشور ما که البته خودشان را بعضی‌ها منتسب می‌دانند، اون مردم به اصطلاح ؟؟؟(۹:۲۰) به این عنوان سیاسی آن‌ها را قبول ندارند؛ ولی خودشان را می‌چسبانند. می‌چسبانند، چه کار کنند؟ مردم بندهۀ خدا چه کار کنند؟ کسی خودش را به زور، به قول معروف می‌گویند به خانۀ کسی می‌توانی بروی، ولی کسی را به زور نمی‌توانی به خانه‌ات بیاوری. آن‌ها هی خودشان را می‌چسبانند به یک جناح سیاسیِ خاصی.

این آقایون آمده یکی شان اعلام کرده بود که آشتی ملی ما در کشور برگزار بکنیم. آقا فرمودند آشتی؟ کی با انقلاب قهر است؟! این مردمی که به صحنه آمدند ۲۲بهمن، قهر بودند که به صحنه آمدند یا آشتی بودند؟! شما اگر به‌خاطر موضع‌گیری‌هایت، به‌خاطر اینکه در فتنۀ۸۸ جزو سران فتنه بودی و به کیفر خودت هنوز نرسیده‌ای، لذا ملاحظه‌ات را کردند، مردم ملاحظه‌ات را کردند، تو رو مردم تردت کردند، تو دیگر حرف از آشتی ملی نزن! توهین به شعور مردم نکنید. بعضی از این آقایون نمی‌فهمند واقعاً! مسئلۀ آشتی ملی در چند کشور اتفاق افتاده است. این‌ها اصلاً نمی‌دانند، فکر نمی‌کنند. یکی در افغانستان، شما باید مطالعه بکنید، آشتی ملی در چه کشورهایی بحثش عنوان شده است. یکی افغانستان بوده است، یکی یمن بوده است، یکی بخشی از سوریه بوده است، در یک بخشی از سوریه و در بعضی از کشورهای این‌چنینی بعضی از مسئولینش آمدند بحث آشتی ملی را مطرح کردند. یعنی کشور ما را آمده‌اند در حد یک شهر جنگ‌زدۀ سوریه تنزل داده‌اند، می‌گویند آنجا بحث آشتی ملی مطرح شده است! خاک بر سر تو که این‌چنین به مردمت احترام بگذاری! این مردم فهیم، این مردم بابصیرت، این مردمی که با فهم و آگاهی و بصیرت خودشان، دشمنان را مجاب کردند، دشمنان را درواقع ذلیل کردند، تو اینجور بیایی خار کنی ملت خودت را.

من اسم نمی‌برم، حیف است واقعاً این خطبه‌ها نماز جمعه اسم چنین اشخاصی آورده بشود. خودتان به حمدالله می‌شناسید، هم مطالعه کنید، ببینید فوراً به دست می‌آید چه کسی این بحث را مطرح کرده است. بعضی از این‌ها الان متأسفانه نمایندۀ مجلس هم هستند! بحث آشتی ملی را. آقا فرمودند این بحث اصلاً یک بحث انحرافی است. از چند جهت این انحرافی است. یکی اینکه وقتی که عده‌ای آن کار لازم را، وظیفۀ لازمشان را در کشور انجام نداده‌اند، می‌خواهند بچرخانند بحث‌ها را انحرافی که مردم از مطالبات اصلی‌شان غافل بشوند. این اولینش است. دوم اینکه این‌هایی که به این کشور جفا کردند، ظلم کردند در فتنۀ۸۸، جوان بسیجی ما را مقام معظم رهبری فرمودند، به آتش کشیدند، لباسش را در آوردند، به آتش کشیدند، این‌ها حمایت کردند از آن جنایت‌کاران. باز می‌خواهند حالا خودشان را موجه جلوه بدهند، با طرح این چنین مباحثی خودشان را بگویند اَنا شَریکٌ.

می‌گویند یک بنده خدایی، عده ای مشغول بودند، یک دیگ آشی رو بار گذاشته بودند، هرکسی کمک می‌کرد، یکی ماشش را می‌آورد، یکی آشش را می‌آورد، یکی آتشش را درست می‌کرد، یک‌مرتبه یک عرب سوسمارخوری هم از دور پیدا شد و آمد یک موشی انداخت تو دیگ آش، گفت اَنا شَریکٌ! اَنا شَریکٌ! این‌ها می‌خواهند با این کارشان بگویند اَنا شَریکٌ. نه، مردم شما را شناخته‌اند. مُشت شما پیش این ملت باز است. صفحۀ اعمال شما پیش این ملت سیاه است و برای همیشه شما از نزد این مردم، از دل این مردم و قلب این مردم تَرد شدید.

این مبحثی بود که در فرمایشات مقام معظم رهبری بود و فرازهای دیگری که همۀ ما یکبار دیگر مراجعه کنیم، صحبت‌های آقا را گوش کنیم، حقیقتاً مطالب فراوان، کلیدی و لازمی در فرمایشات مقام معظم رهبری است. هم برای ما به‌عنوان مردم و هم برای مسئولین به‌عنوان خادمین این مردم مطالب کلیدی است، حلال مشکلات است در خیلی از جاها.

مطلب و موضوع دوم اینکه یک‌شنبه اول اسفند‌ماه عزیزان مستحضرند که جنگندۀ عراقی به هواپیمای مسافربری از کشور ما حمله کرد، چهل تَن از عزیزان ما، از مسئولین، از نظامیان، از سپاه، ارتش، روحانیت در آن هواپیما به شهادت رسیدند. یکی از آن‌ها شهید عزیز بزرگوار، شهید محلاتی بود. درود خدا به روان پاک این عزیزان و این شهدای عزیز. به همین مناسبت آن روز را به نام روز روحانیت و دفاع مقدس نامگذاری کردند. این مطلب را داشته باشد.

موضوع سوم، سه‌شنبه درواقع سوم اسفند، سالروز کودتای انگلیسی هست که رضاخان را سرکار آوردند در سال۱۲۹۹. این دوتا چون به‌نوعی بحث روحانیت در آن است، من باهم جمعش می‌کنم.

امامe می‌فرمایند که من از همان زمان کودتای رضاخان تا امروز، همۀ مسائل را در جریان بودم و دیدم از نزدیک، چه اتفاقاتی افتاده است. در صحیفۀ حضرت امام این فرمایشات امام هست. علت اینکه رضاخان را انتخاب کردند، ویژگی‌های فردی این شخص بود. یکی این بود که این آدم، آدم قُلدری بود، یعنی از قلدری و شُلتُلُم‌بازی و اینجورچیزها خوشش می‌آمد! هی طعنه بزند به کسی و خلاصه، اینجوری خلاصه ابراز قلدری خودش را داشته باشد. دیدند این شخصیت رضاخان، این جوهرۀ قلدری در او هست، این یک. دوم اینکه سواد لازم را هم نداشت. آدم کم علم و کم دانش به هر راهی که جلوش بگذارند، درواقع کشیده می‌شود. اگر عینک سبز به او بزنند، کاه را علف می‌بیند و اگر برعکس بگذارند، باز جور دیگری می‌بیند. پس خودش اراده و درک ندارد. به‌خصوص بحث دانش سیاسی این آدم خیلی در حد پایینی بود. تحلیل سیاسی که اصلاً نداشت، حتی دانش سیاسی هم نداشت. این مهره را یعنی اینجوری انتخاب کردند و یکی دیگر از ویژگی‌هایش تملق و چاپلوسی بود نسبت به فرادستان خودش، به بالادستان خودش و ظلم و ستم به زیردستانش، این را درش در مدتی که به‌عنوان قزاق بود، به‌دست آورده بودند که این به بالادست خودش خیلی تملق و چاپلوسی می‌کند و بله قربان‌گو است؛ اما به زیردستش به همان میزان باز ظلم می‌کند. خُب این‌ها به دردشان می‌خورد، یک فردی با این ویژگی‌های به دردشان می‌خورد و مهم‌تر از همۀ این‌ها، ویژگی پنجم این آقا این بود که آدم دورو و منافقی بود. لذا در ابتدایی که به حکومت رسید، از این هیئت به آن هیئت می‌رفت. خودش اصلاً مجلس عزا برای امام‌حسین برگذار نمی‌کرد. اما وقتی که جا افتاد، جلو حتی همۀ مجالس عزای امام‌حسین را هم گرفت.

خُب این چنین شخصی را با این ویژگی‌ها این‌ها انتخاب کردند، اما هدف انگلیسی‌ها از انتخاب رضاخان چی بود؟ این خیلی جالب است بدانیم. هدف‌شان اولین آن‌ها مخالفت با اسلام بود. این‌ها اسلام را مانع خودشان می‌دیدند در دست‌اندازی به منافعشان، در کشور ایران. می‌دیدند اینجا اسلام حاکم است. این‌ها با بودن اسلام نمی‌توانند به منافع و مطامع خودشان برسند. این اسلام را می‌خواهند باهاش مخالفت کنند، این شخص رو باید بیاورند. شخصی با آن ویژگی‌هایی که عرض کردم.

دوم تضعیف روحانیت و انزوای روحانیت. یکی از کارهایی که رضاخان انجام داد، چون این‌ها باز نقش روحانیت را در رسوا کردن آن‌ها و رو کردن دست چپاول‌شان دیده بودند قبلاً. هم فتوای مرحوم میرزای شیرازی و هم عرصه‌های مختلفی که در جاهای مختلف روحانیت در مقابل این‌ها ایستاده بودند. لذا باید با این روحانیت مخالفت بشود. باید این روحانیت منزوی بشود. چه کسی بهتر از رضاخان؟! پیدا نکردند. رضاخان را آوردند. برای رسیدن به این هدفشان که روحانیت را تضعیف کنند.

سوم جدا کردن روحانیت از سیاست به شکل‌های مختلف. بهترین فردی که می‌توانست این کار را انجام بدهد، به‌خاطر اینکه در عالم سیاست، پِلشت‌کارتر از رضاخان کسی نبود. اگر این پلشتی‌های رضاخان را در سیاست کسی می‌دید، یکذره ایمان داشت به سمت سیاست نمی‌رفت. لذا این آدم پلشت را آوردند در عالم سیاست که اگر کسی بخواهد اسم سیاست را ببرد، فوراً‌ با آن کارهای رضاخان مردم ازش نفرت پیدا بکنند. متنفر بشوند. روحانیت هم دنبال سیاست نروند. این را به این خاطر آوردند.

یکی دیگر از کارهایی که این‌ها مانع درواقع رسیدن به اهداف خودشان که ؟؟؟(۱۹:۴۴) مردم بود، می‌دیدند، بحث حجاب بانوان در ایران بود و بهتر از رضاخان برای کشف و حذف حجاب باز شناسایی نکرده بودند. لذا این شخص را آوردند به‌عنوان شاه برش گرداندند درواقع به‌عنوان مودتا آوردند این را سرکار.

خُب، شما ببینید در آن زمان از اهداف این‌ها بحث تضعیف روحانیت و جدا کردن روحانیت از سیاست بود. این سیاست انگلیسی، امروز توسعه پیدا کرده است. هم صهیونیست‌ها و هم آمریکایی‌ها با انگلیسی‌ها دست به دست هم دادند، این سیاست‌ها را دارند در کشور ما دنبال می‌کنند. شما ببینید یکمرتبه علیه روحانیت چه حرف و حدیث‌هایی درست می‌کنند. ضربه خورده است استکبار از روحانیت. اگر یک روحانی، خدایی نخواسته لغزشی داشته باشد، آن لغزش روحانی را ببینید چقدر بزرگ می‌کنند؛ اما هزاران لغزش از خودشان را، هزاران جرم و جنایت از خودشان را تزویر می‌کنند و می‌پوشانند. لذا در میان این شهدای عزیز، یکی از این شهدا، شهید محلاتی بود.

چندتا ویژگی برای شهید بزرگوار محلاتی گفته شده که به اختصار عرض می‌کنم، هم تذکری برای خودم ان‌شاءالله و اعظۀ بزرگوار روحانی و همۀ ما، چون این‌ها زندگی‌شان این شهدای عزیز، اسوه و الگو است برای ما.

یکی از ویژگی‌های شهید محلاتی که نوشته‌اند و به اتفاق اذعان به او کرده‌اند که در وجود این عزیز بزرگوار شهیدمان بوده است، بحث دلسوزی بوده است. دلسوز بود برای همه و روی همین صفت دلسوزی سعی می‌کرد اگر بین مسئولین در آن زمان اختلافی می‌افتاد، این‌ها را اصلاح ؟؟؟(۲۱:۴۲) به تعبیر بنده داشته باشد. ختی نوشته‌اند خیلی تلاش کرد که بنی‌صدر را بکشاند به سمت یاران انقلابی امام و با شهید بهشتی و این‌ها همراه کند، ولی متأسفانه آن ذات غیربرخوردار از فضایل هی خودش را جدا کرد تا آخر هم از این کشور با چادر زنانه رفته است! خُب این یکی از ویژگی‌های شهید.

روحانیت هم این ویژگی در وجودشان باید باشد که هست. دلسوز مردم هستند. دشمنان هم به همین خاطر علیه روحانیت تبلیغ می‌کنند.

دومین ویژگی شهید محلاتیe که نوشته‌اند در زندگی‌اش، بحث ساده‌زیستی این شهید عزیز بزرگوار بوده. لذا اعظۀ روحانی این امتیاز را از دست ندهید، ساده زیستی ما روحانیت است که ما را در دل مردم عزیز کرده است. اگر ما خدایی نخواسته روحیۀ اشرافگری و کاخ‌نشینی بهمان دست داد، محبوبیت خودمان را از دست خواهیم داد. در زندگی شخصی‌مان باید خیلی ساده‌زیست باشیم. شما احوالات همۀ علمای بزرگ را مطالعه بکنید. در این ویژگی همه با هم متفق هستند. ساده‌زیست هستند.

من الان این را عرض می‌کنم، عده‌ای فوراً یک مدرسۀ علمیه در شهر بردسکن را می‌گویند آقا این چه بود ساختند؟! متأسفانه در فضای مجازی چند روز اخیر نوشته بودند. در زندگی شخصی روحانی باید ساده‌زیست باشد. نباید روحیۀ تجملاتی داشته باشد، اما وقتی که در یک مدرسه یا یک دانشگاه دارد اتفاق می‌افتد، این برای شخص نیست، این برای نسل است. برای آینده‌گان است.

طرفی نوشته بود که چرا اینجوری ساختند؟ قبلاً با گِل و خشت بوده! در فضای مجازی چند روز قبل نوشته بودند. خُب آخه بی‌انصاف امروز اصلاً اجازه می‌دهند که کسی با گِل و خشت قدیم بیاید خانه درست کند که تو این حرف را حالا بزنی؟! چقدر انسان باید از انصاف به دور باشد. لذا این یکی از ویژگی‌های شهید عزیز بزرگوار بود.

آخرین موردش را عرض می‌کنم، این شهید بزرگوار نوشته‌اند در احوالاتشان هر وقت شهیدی را می‌آوردند، با حسرت نگاه می‌کرد به این شهید و می‌گفت این شهید به آرزویش رسید. این شهید به آن رشد و تعالی و کمالی که خداوند از انسانیت انتظار داشته است، رسید. دوستان ما در کجای کاریم؟‌این را به دوستانش تذکر می‌داد. امروز ما هم باید همیشه احوالات شهدا را که می‌بینیم، بگوییم این‌ها به آن هدف متعالی که خداوند خلقشان کرد برای او، رسیدند، ما کجای کاریم، راه شهدا را برویم. از شهدای‌مان غافل نباشیم. خدایا عاقبت ما را ختم به خیر بگردان.

+ الهی آمین.

- ما را یک‌آن به خودمان وامگذار.

+ الهی آمین.

- گناهانی که مانع استجابت دعا می‌شود، از ما ببخش و بیامرز.

+ الهی آمین.

- به‌خاطر باران رحمتت تو را سپاس‌گزاریم، خدایا بیش‌از پیش بر ما باران رحمتت را نازل بگردان.

+ الهی آمین.

- خدایا به‌خاطر گناهان‌مان ما را از رحمت خودت محروم مگردان.

+ الهی آمین.

- دعای خوبان را در حق ما به اجابت برسان.

+ الهی آمین.

- رهبر فرزانۀ انقلاب، خدمتگزاران سلیق نظام جمهوری اسلامی بر توفیقات و تأییداتشان بیفزای

+ الهی آمین.

- کسانی‌که به دین و مملکت ما خدمت می‌کنند، تأیید فرما.

+ الهی آمین.

- کسانی‌که منافقانه، مزورانه خیانت می‌کنند، رسوا و ذلیل فرما.

+ الهی آمین.

- خدایا خدمت‌گزاران این مردم را در خدمت بیشتر توفیق بیشتر عنایت بفرما.

+ الهی آمین.

- - بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ. اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ. وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ. ولسّلام علیکم و رحمة الله برکاته.

+ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.