خطیب حجتالاسلام امینی
مکان مسجد جامع و مصلای شهر بردسکن
سلام علیکم و رحمة الله. أعوذ بالله مِنَ الشيطانِ الرَجيِم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَحْمَدُهُ وَ نَسْتَعينُهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ وَ نَسْتَهْديهِ وَ نَتَوَکَّلُ عليه وَ نُصَلّی وَ نُسَلِّمُ عَلی حبيبه وَ نجيبه سیدِ رُسُلِهِ وَ حافِظِ سِرِّهِ بَشيرِ رَحْمَتِهِ وَ نَذيرِ نِقْمَتِه أَباالقاسِم المُصطَفی مُحَمَّد وَ عَلی آله الاَّطیَّبینَ الاَّطهَرینَ المَعصُومینَ المُنتَجَبین وَ لَا سِیَّما بَقیَّهِ الله فِی الأرَضین وَ اللَّعْنَهُ دائِم عَلَى أَعْدَائِهِمْ اعداء الله مِنَ الان الی يَوْمِ لِقاءالله اوصيکم و نَفسی عِبادَ الله بِتَقوی الله.
خودم و شما نمازگزاران، برادران و خواهران مؤمن را به رعایت تقوای الهی و دوری از گناه و معصیت سفارش میکنم و بر اتصاف به تقوا، برای خودم و شما نمازگزاران، از خداوند متعال و منان استعانت و استمداد میجویم و به این سخن بلیغ مولای متقیان، امیر بیان، علیبنابیطالب (ع) در اوصاف متقین، توجه میدهم که حضرت میفرمایند: «فَمِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّکَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِی دِينٍ وَ حَزْماً فِی لِينٍ» از نشانههای انسانهای باتقوا این است که وقتیکه شما او را میبینید، در دین خودش قوی است: «قُوَّةً فِی دِينٍ وَ حَزْماً فِی لِينٍ» و علیرغم احتیاط و همهجانبهنگری در امور، با لین و نرمی در مسائل روبهرو میشود و رفتاری نرم و نرمخو در کارها هست علیرغم رعایت همۀ احتیاطات دینی که دارد.
بعد حضرت میفرمایند: «وَ إِيمَاناً فِی يَقِينٍ» که در هفتۀ گذشته، اجمالاً تا اینجا را عرض کردم. ایمانی که دارد، همراه با یقین است؛ یعنی فقط ایمان علمی نیست. فقط ایمان منطقی نیست. ایمانی است که در دل او جای خودش را باز کرده است و هر حرفی و رفتاری که داشته باشد، سرچشمۀ آن، قلب و روح او و همراه با یقین است.
بعد حضرت میفرمایند: «وَ حِرْصاً فِی عِلْمٍ» و در تحصیل علم و دانش، بسیار حریص هست. حرص، صفت مضمومی است اگر در بعضی از مسائل، بخواهد در وجود انسان باشد. نسبت به جمع مال، اگر انسان خیلی حریص باشد، ناپسند است و روایات فراوانی در مذمت آن داریم؛ اما راجع به علم، بسیار سفارش شده است که انسان متقی، حتی از نشانههای تقوای او، حرص در علم است. حریص باشد. تلاش کند. فراوان کوشش کند برای تحصیل علم و دانش و بعد میفرمایند: «وَ عِلْماً فِی حِلْمٍ» و این علم و دانش و آگاهی که بهدست میآورد، همراه با حلم و بردباری باشد؛ چون انسان در اثر تحصیل علم و دانش، ممکن است خدایینخواسته یک وساوسی در روح او به وجود بیاید که بعضی از وقتها، تحمل شنیدن حرف مخالف خودش را نداشته باشد. لذا انسانی که متقی است، در تحصیل علم حریص است و به علم و دانش دست پیدا میکند، این علم و دانش او، همراه با علم و بردباری است؛ یعنی تحمل سخن دیگران را هم دارد. انسان عالم، انسان دانشمند، نباید از ابراز سخن دیگران زود برآشفته بشود، موضعگیری سرسختانه و کینهتوزانهای داشته باشد. باید منطقی بحث بشود و استدلال باید برای مطالب آورده بشود. صدا هم گاهی در مباحثات علمی بلند میشود؛ اما آن حلم و بردباری همراه است با این علم و دانشی که تحصیل میکنند. امیدواریم انشاءالله خداوند متعال این نشانههای انسانهای باتقوا را که علی (ع) در خطبۀ همام بیان فرمودهاند، به همۀ ما عنایت بفرماید.
در ادامۀ مباحث و مطالب هفتههای گذشته، به دلیل لطف و عنایتی که نمازگزاران از خطبههای هفتۀ گذشته در وظایف انسان و فرزندان نسبت به والدین داشتند با تلفن، با پیامک عرض تشکر داشتند، بعضی از عزیزان، وقتیکه ما را میدیدند، تشکر میکردند و استقبال کردند، بهخصوص جوانان عزیز که من هم از آنها سپاسگزارم؛ چون بههرحال بعضی از خطبهها شاید مصادیق آن، جوانها باشند که گاهی شاید انسان گلایه داشته باشد از جوانها؛ ولی ما این مباحث را که چندین هفته است داریم در حقوق والدین بهخاطر آن روایتی که رسیدیم، در هدایای سفر آخرت و خازن دوزخ، بهخصوص چهارمین هدیه، رسول گرامی اسلام، حضرت محمدبنعبدالله (ص)، فرمودند: «بِرُّ الوالِدِین» نیکی و برّ نسبت به پدر و مادر. خب کسانیکه پدر و مادر در قید حیات دارند، بیشتر مخاطب این روایت هستند که جوانهای ما، نوجوانهای ما و استقبال کردند حقیقتاً. من هم این هفته را هم به ذکر دوسه نمونۀ دیگر از مصادیق برّ و احسان به والدین خدمت شما عزیزان عرض میکنم. انشاءالله امیدواریم که هم گوینده و هم شنونده عامل به این نکات بشویم و بتوانیم در زندگی دنیای خودمان، وظیفۀ خودمان را نسبت به پدر و مادرهایمان انجام بدهیم.
یکی از نمونهها این است که ما گاهی با رفتن پدر و مادر، آنچه به دنبال آن هستیم، عدۀ قلیلی شاید اینچنین باشند که تمام فکر و ذکر آنها این است که از پدر و مادر چه باقی مانده است؛ یعنی دنبال ارث و میراث از پدر و مادر هستیم. بعضی فرزندان، ارادتشان نسبت به پدر و مادرها بعد از فوتشان، به میزان آن ارث و میراثی است که از پدر و مادر به آنها رسیده است. اگر ارث و میراث خوبی به آنها رسیده باشد، اینها ارادتمند پدر و مادر هستند، ممکن است بعد از فوت هم گاهی یادشان کنند؛ اما اگر چنانچه ارث و میراثی به آنها نرسید یا کم رسید، متأسفانه پدر و مادر و زحمات آنها را فراموش میکنند.
دو نمونه من عرض میکنم که ببینیم واقعاً بعد از پدر و مادر، ولو اینکه هیچ ارث و میراثی هم برای فرزند نگذاشته باشند، فرزندان وظیفۀ سنگینی نسبت به آنها دارند. نقل میکنند که حضرت آیتالله شیخ عبدالکریم حائری (رضواناللهتعالیعلیه) مؤسس حوزۀ علمیۀ قم، وقتیکه از کربلا قصد عظیمت به ایران را داشتند، یک منزلی را در کربلا از کل دار دنیا، مالک بودند. خانهای را در کربلا مالک بودند، وقتیکه عزم ایران کردند، آن خانه را به طلبهای سید واگذار کردند و تملیک کردند، فقط بهای آن را قرار دادند یک سال نماز برای پدرشان در حرم امامحسین (ع). خب مرحوم آیتالله حائری شاید ارث و میراثی از پدر به ایشان نرسیده است یا اگر هم رسیده است، مختصر میراثی بیشتر نبوده است و آنچه از دار دنیا داستند، یک خانهای را بعد از آنکه از عراق عازم ایران میشوند، همان یک خانه را هم برای نماز و روزۀ پدرشان به دیگران تملیک میکنند و بهای آن را که یک سال نماز بود، در حرم امامحسین، شرط میکنند برای پدر من شما بخوانید.
ببینید عزیزان، این نشاندهندۀ این است که نهتنها در زمان حیات پدر و مادر باید به آنها توجه داشته باشیم، احسان داشته باشیم، لطف داشته باشیم و مباشر خدمت به پدر و مادر باشیم؛ بلکه بعد از فوت آنها هم ما نباید از لطف و احسان و خوبی نسبت به آنها غافل بشویم. این یک نمونه که درسهای زیادی در آن است و امیدواریم انشاءالله خداوند متعال به همۀ ما توفیق بدهد پدر و مادرها را همیشه به یادشان باشیم، در قید حیات هستند، در خدمتشان باشیم. بعد از فوتشان هم انشاءالله آنها را فراموش نکنیم. با کارهای خوب خودمان و هدیۀ کار خوبمان به آنها، باعث رضایت آنها بشویم.
نمونۀ دیگری را عرض میکنم از مرحوم علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) صاحب تفسیر المیزان که اهل علم آشنا هستند بیست جلد تفسیر المیزان عربی که شاید در عصر خودش بینظیرترین تفاسیر نوشته شدۀ بر قرآن کریم باشد. ایشان نقل میکنند که برادرم برای من نامهای نوشت از تبریز که خلاصه یکی از عزیزان به نام ادیبالعلما روح آیتالله قاضی (رضواناللهتعالیعلیه) را احضار میکند و در آنجا از حال و احوال شما میپرسد. مرحوم آیتالله قاضی میفرمایند کار بسیار خوب و خداپسندی را ایشان در پیش گرفته است؛ اما پدرش از ایشان ناراضی است؛ یعنی پدر مرحوم علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، از مرحوم علامه طباطبایی ناراضی است و نارضایتیشان هم بهخاطر این است که شما تفسیر المیزان را که نوشتید، هیچ بهرهای برای پدرت قرار ندادی.
حضرت علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) میفرمایند من حقیقتاً از نوشتن تفسیر امید پاداش و اینکه شایسته باشد این اثر من برای عرضه به درگاه پروردگار، اینچنین امیدی به شایستگی این تفسیر نداشتم. بههرحال انسان باید کار خوب خودش را، انسان مؤمن و انسان باتقوا، قبلاً هم در سخنان علی (ع) در اوصاف متقین عرض کردیم که انسانهای باتقوا، کار خوب بزرگ خودشان را کوچک میبینند. خطای خودشان را بزرگ میبینند، کار خوب دیگران را بزرگ میبینند؛ اما کار خوب خودشان را کوچک میبینند. علامه طباطبایی مینویسند که برادر عزیز، من در این کارم خودم را مستحق پاداشی از طرف پروردگار نمیدانستم که این کار را نکردم و همان جا عهد میکنند و با خداوند متعال سخن میگوید مرحوم علامه و میفرماید خدایا اگر چنانچه بر این تفسیر المیزان من ثواتی مترتب است، همۀ آن را من به روح پدر و مادرم هدیه میکنم. بعد از این نیتشان که کسی هم از این موضوع اطلاع ندارد، مجدداً بعد از یکیدو هفتهای همین اتفاق میافتد و مرحوم ادیبالعلما روح آیتالله قاضی را احضار میکند و احوال علامه طباطبایی را میپرسد. ایشان میفرمایند روح پدر علامه از علامه بسیار راضی و خشنود است بهخاطر این ثوابی که مرحوم علامه هدیه کرد برای پدر خودش.
لذا عزیزان ما اگر در این دنیا کار خیری هم انجام میدهیم، سهم پدر و مادر را که از دنیا رفتهاند، نباید فراموش کنیم. بعضی از بچهها بسیار ناسپاساند. خودشان هر کار خیری انجام میدهند، به نام خودشان. چقدر خوب است که ما از زندگی این بزرگان درس بگیریم. اگر کار خوبی هم انجام میدهیم و پدر و مادر ما از دنیا رفتهاند، ثواب آن را هدیه کنیم برای پدر و مادرمان. اینهم یکی از وظایف ما هست و این دو نمونه را من عرض کردم که بیشتر به این موضوع توجه داشته باشیم.
نمونۀ سوم را که در خدمت به پدر و مادر سعادت دنیا و آخرت انسان نهفته است، من عرض میکنم که از استاد شهید، حضرت آیتالله مطهری نقل شده است که ایشان فرمودند من هرگاه به کارهای خودم مراجعه میکنم و به آنچه آثار قلمی که من دارم، مراجعه میکنم و فکر میکنم به کارهای خودم، احساس میکنم یکی از مسائلی که باعث خیر و برکت در زندگیام شده است و همواره مورد لطف و عنایت الهی قرار گرفتهام و شامل حالم شده است لطف خداوند متعال، احترام و نیکی فراوانی بوده است که به والدین خودم داشتم، بهویژه در دوران بیماریشان. این فرمودۀ شهید مطهری (رحمةاللهعلیه) است. ایشان میفرمایند علاوهبر توجه عاطفی و محبتی که به پدر و مادرم داشتم، در آنچه در اختیار من بوده است و توان مالیای که داشتم، بعضاً تا آنجایی که توانستم، به آنها از لحاظ مالی هم به پدر و مادرم کمک کردم و مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله عظمی امام خامنهای دربارۀ احترام شهید مطهری به والدینشان میفرمایند پدرشان یک روحانی محترمی بود در فریمان که مرحوم مطهری احترام زیادی برای ایشان قائل بودند و خضوع ایشان، یعنی خضوع شهید علامه مطهری (رحمةاللهعلیه)، در مقابل پدر، زبانزد مردم بود؛ یعنی اینقدر آن عالم وارسته، شهید مطهری در مقابل پدرشان خضوع و تواضع داشتند که دیگر در مردم زبانزد بود این تواضع شهید مطهری نسبت به پدر. این رفتار بزرگان. این کارها هست که آثار شهید مطهری را بلااستثنا آموزنده میکند. این کارها بوده است، این خدمت به پدر و مادر بوده است، این دعای والدین برای شهید مطهری بوده است که امروز شما میبینید بعد از گذشت سالها از شهادت آن شهید بزرگوار، آثار شهید مطهری حقیقتاً کسانیکه با آنها انس داشته باشند، باز بهترین صراط مستقیم را جلوی پا انسان میگذارد.
وقتی از علامه مطهری سؤال میشود که خلاصه چه عاملی باعث این کار شد و چرا شما تا این حد نسبت به پدر خودتان تواضع دارید و خدمت میکنید و احسان و برّ و نیکی نسبت به پدر و مادر دارید، خوب دقت کنیم، هم جوانها به این موضوع توجه داشته باشند، هم پدرها. یعنی ببینیم علت این تواضع شهید مطهری نسبت به والدین آیا فقط بهخاطر همین باعث به وجود آمدن ایشان بوده است یا مسائل دیگری هم دخیل بوده است. چون ما امروز یکی از گلایههایی که جوانهایمان از پدر و مادرها دارند، این است که میگویند پدر و مادرها برای هر موضوعی به ما تذکر میدهند، برای مال دنیا، ثروت دنیا، نمیدانم رشد مادی و امثال اینها، ما را مورد مؤاخذه و خلاصه تنبیه میکنند با زبانشان، با تذکراتشان. تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد، مسائل معنوی است. وقتی از شهید مطهری سؤال میکنند علت اینکه شما اینقدر در برابر پدر و مادر تواضع میکنی و اینقدر نسبت به آنها لطف و احسان داری، میگوید به دلیل اینکه اول کسیکه مرا به مسائل معنوی و حالِ عبادت، هدایت کرد، پدرم بود.
پدرهای بزرگوار، اگر فرزندان نسبت به ما اینچنین وظیفۀ سنگینی را دارند، ما هم باید به مسائل معنوی آنها توجه کنیم. شهید مطهری آنهمه احترام به پدر علتش را میفرمایند این بوده است که مرا با مسائل معنوی و حالِ عبادت هدایت کرد. اولین شخص پدرم بود و از دوران نوجوانی مرا به قرآنخواندن وادار میکرد. من و شما بهعنوان پدر، بِینی و بینالله درنظر بگیریم چقدر در خانه به بچههایمان نسبت به نماز و نسبت به قرآنشان تذکر میدهیم، چقدر توجه داریم؟ اگر قرار است نسبت به نماز به بچههایمان توجه بدهیم، به نماز اول وقت توجه بدهیم، باید اول خودمان اهل نماز باشیم، اهل نماز اول وقت باشیم. باید خودمان اهل قرآن باشیم تا سخن ما در بچههایمان مؤثر واقع بشود. وقتی خودمان نسبت به نماز اول وقت بیاعتنا هستیم یا بیتوجه و کمتوجه هستیم یا نسبت به قرآن به همین کیفیت یا فرزندانمان را تذکر نمیدهیم یا اگر تذکر بدهیم، آن عمل ما تأثیرش از گفتار ما بیشتر میشود. لذا توجه به والدین، نیکی به پدر و مادر، یکی از کلیدهای بهشت است به تعبیر رسول گرامی اسلام و امیدواریم که انشاءالله خداوند به همۀ ما این توفیق را عنایت بفرماید.
در سخنانی از رسول گرامی اسلام هست که در شرایط سخت دورۀ آخرالزمان که حضرت خبر میدهند که مردم گرفتار سختیهایی خواهند شد، بعضی از علل آن گرفتاری مردم به سختی و بدبختی را در دورۀ آخرالزمان، میفرمایند یکی آنها این است که «لا یبخل صَغِیرَکُم کَبِیرَکُم وَ صَبُّرْ رَجُلِ عَبا» یکی این است که کوچکترها نسبت به بزرگترها احترام لازم را ندارند؛ لذا گرفتار بدبختی خواهند شد و یکی هم اینکه انسانهایی پیدا خواهند شد که پدران خودشان را نفرین خواهند کرد و ناسزا خواهند گفت. لذا بعضی ازفرزندان گاهی به پدر و مادرها بد و بیراه میگویند. این نتیجهاش بدبختی خود آن فرزند است. پیامبر گرامی اسلام این را من از آثار این دو کار، بدبختی و گرفتاری در فرزندان خواهد بود در دورۀ آخرالزمان و در روایات که ما داریم در مجامع رواییمان که ۲۴ عامل فقر و فاقر را وقتیکه میشمارند، میبینیم دو عامل آن مربوط میشود به همین احترام به پدر و مادر و بزرگان و پیشکسوتان در جامعه.
بعد از حضرت میفرمایند از اسباب فقر وفاقردر آخرالزمان: «اَلتَّقديمُ عَلَی المَشايِخِ وَ دَعوَهُ الوالِدَينِ بَاسمِها» یکی این است که افراد خودشان را از بزرگانشان جلو خواهند انداخت و شاید این جلو افتادن، جلو افتادن مکانی باشد؛ یعنی فرزند جلو پدرش، جلو بزرگتر خودش حرکند کند، راه برود، بیاعتنا به بزرگترها جلوتر از آنها حرکت کند. دیدید گاهی جوانهای ما رعایت نمیکنند متأسفانه. بزرگتری گفتند، کوچکتری گفتند. اصلاً حال بزرگترها را درنظر نمیگیرند و یکی این موضوع باشد. یکی هم اینکه قبل از آنکه مشایخ و بزرگانشان از لحاظ مسائل دینی، مجتهدینشان فتوایی را بدهند، آنها دیگر خودشان اجتهاد میکنند! اینهم یکی از مصادیقش ممکن است باشد و امروز شما فراوان میبینید گاهی جوانهای ما در فضاهای مجازی، به مجتهدین ایراد میگیرند چرا آقا فلان مجتهد این حرف را زده است. خب این از مصادیق مقدم شدن بر بزرگان است و از عوامل فقر در دورۀ آخرالزمان بهشمار آمده است و دوم فرمودند: «وَ دَعوَهُ الوالِدَينِ بَاسمِها» اینکه انسان پدر و مادر خودش را با نام صدا بزند. چون یکی از مصادیق بیاحترامی نسبت به پدر و مادر این است که آنها را با نام کوچکشان انسان صدا بزند. مثلاً نام پدرش اگر علی است، او را با نام علی صدا بزند. پدر را باید به نام پدرجان و با کنیه، با فامیل صدا زد که حکایتکنندۀ احترام به پدر و مادر باشد. ما حق نداریم پدر و مادرهایمان را وقتی میخواهیم صدا بزنیم، با نام کوچکشان آنها را صدا بزنیم. لذا این نمونههایی از آثار بیاحترامی نسبت به پدر و مادر فراوان در روایات و در احوالات بزرگان ذکر شده است. هم جنبۀ مثبتش را هفتههای گذشته عرض کردم و هم جنبههای منفی زندگی انسان.
امیدواریم انشاءالله خداوند متعال به همۀ ما توفیق بدهد هم قدر پدر و مادرهایمان را بدانیم و دعا کنیم برای سلامتی آنها و اگر خدایینخواسته کسالت و بیماریای دارند، در خدمت به آنها بکوشیم اگر سعادت دنیا و آخرت را میخواهیم. من این حرف مقام معظم رهبری رو لازم میدانم این هفته هم تکرار کنم که فرمودند: «آنچه از خدا میخواهید، از پدر بخواهید. آنچه از خدا میخواهید، از مادر بخواهید.» یعنی پدر و مادر نقشی خداگونه در زندگی انسان میتوانند داشته باشند.
+ خدایا ما را قدردان نعمت وجود پدر و مادرمان قرار بده.
- الهی آمین.
+ خدایا ما را به یاد پدر و مادرهایمان همیشه قرار بده.
- الهی آمین.
+ دعای پدر و مادر را هم شامل حال ما بگردان.
- الهی آمین.
+ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ. اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ. وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ.
- اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
پایان خطبۀ اول
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَحْمَدِهُ وَ نَسْتَعينُهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ وَ نَسْتَهْديهِ وَ نَتَوَکَّلُ عليه وَ نُصَلّی وَ نُسَلِّمُ علی حبيبه وَ نجيبه سیدِ رُسُلِهِ وَ حافظ سِرِّهِ بشيرِ رحمتهِ وَ نذير نقمته أبِی القاسِمِ المصطفی مُحَمَّد وَ علی آله الاَّطیَّبینَ الاَّطهَرینَ المَعصُومینَ المُنتَجَبین وَ لَا سِیَّمَا بَقیة الله فی الأرضین وَ صلاة وَ سلام علی بن ابیطالب علیه السلام و فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ الحَسَن وَ الحُسَیْن سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ و علی بن الحسین و محمد بن علی وَ جعفر بن محمد وَ موسی بن جعفر وَ علی بن موسی وَ محمد بن علی وَ علی بن محمد وَ الحسن بن علی وَ الحجة قائم المهدی صلوات الله علیهم الاجمعین وَ اللَّعْنَهُ دائم عَلَى أَعْدَائِهِمْ من الآن الی يَوْمِ لقاء الله. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ خَیْرِ اَعْوانِهِ وَ أَنْصَارِهِ. وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه. اوصيکم و نَفسی عِبادَالله بِتقوی الله وَ طاعَته وَ اجتِنابِ مَعصِیَتهِ.
در خطبۀ دوم، مجدداً خودم و شما نمازگزاران را به رعایت تقوای الهی و دوری از گناه و معصیت سفارش میکنم و بر اتصاف به تقوا برای خودم و شما نمازگزاران، از خداوند متعال و منان استعانت و استمداد میجویم.
مناسبتهای فروانی را در هفته داریم. به بعضی از آنها من اشاره میکنم. مثل امروز جمعه، روز دحوالأرض است؛ یعنی روزی که زمین شروع کرد به پیدا شدن از خانۀ کعبه و درواقع از میان آب زمین آشکار شد به نام روز دحوالأرض نامگذاری شده است. عبادت شب دحوالأرض و روزۀ روز آن، خیلی سفارش شده است. برابر است با هفتاد سال روزۀ مستحبی. در بعضی از روایات روزۀ امروز را سفارش کردند و بخشش گناهان هفتاد سالۀ انسان را به برکت روزۀ امروز، یادآور شدند که حکایتکنندۀ عظمت اینچنین روز بزرگی است. اعمال فراوانی برای آن گفته شده است. به بعضی از آنها، من اشاره میکنم.
یکی از آنها که خیلی راحت است و همه انشاءالله انجام دادهاند و در ساعات باقیمانده میتوانند انجام بدهند، بحث غسل امروز است که هم به نیت روز جمعه میشود و هم روز دحوالأرض غسلش را انجام بدهند یا اگر انجام ندادند، انشاءالله جبران کنند در ساعات باقیمانده و یک دو رکعت نمازی داشته است امروز که شاید به نیت رجا بشود تا پایان روز انجامش داد، در رکعت اول، بعد از حمد، دَه مرتبه سورۀ مبارکۀ شمس خوانده میشود و بعد یک دعایی برای امروز نقل شده است که دعای روز دحوالأرض. دو بخش عمده در این دعا است. بخش اول که نیمی از دعا را تشکیل میدهد، بخش بندگی انسان و خلاصه آن محور بندگی در زمین، از بعد فردی را در این دعا بررسی کرده است. خیلی فرازهای جامع و کامل و خوبی دارد. انشاءالله باتوجه، کل دعا هم تقریباً سه صفحه بیشتر نیست، از ابتدا تا انتهایش سه صفحه بیشتر نمیشود و بخش دوم، محور زندگی اجتماعی انسان در روی زمین است که در این محور، یک بُعد سیاسی بسیار عجیبی در آن نهفته شده است. بحث اشارۀ به امامزمان (ع) و آمدن آن حضرت و از خدا خواستن اینکه آن حضرت را انسان یاری کند.
فرازهایی از این دعا با نفرین بر دشمنان اهلبیت و خدا هست که تذکری است برای کسانیکه گاهی دلشان خیلی رحم دارد و نسبت به دشمنان خدا هم میخواهند خیلی ابراز محبت کنند، بدانند که برائت از دشمنان خدا و اهلبیت، همانند لطف و رحمت به بندگان خدا، ثواب دارد. ما نباید از مرگ بر آمریکا دست برداریم. همانطوری که کمک به ضعیفان و به بندگان خدا سفارش شده است و اجر و پاداش دارد، قطعاً بدانیم مرگ بر آمریکا هم که بُعد برائت دینی ما است، به همان میزان ثواب دارد؛ اما بعضیها میخواهند یکطرفه همهاش آن بُعد رحمانی اسلام را بگیرند و گایه از بُعد برائت از دشمنان خدا غفلت میکنند. این دعا را امروز حتماً بخوانید. عرض کردم سه صفحه هم بیشتر نمیشود.
یک قسمت آن این است: «اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ اْلآخِرِینَ» خدایا لعن کن، از رحمت خودت دور کن، جباران اول و آخر این عالم را. کسانیکه آغاز این عالم، مرکتب ظلم شدند، آنها را از رحمت خودت دور بگردان. کسانی هم که تا روز آخر این دنیا، جزو ظالمین هستند، آنها را هم از رحمت خودت دور بگردان. «وَ بِحُقُوقِ أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ» خدایا کسانیکه حق اولیای تو را ضایع کردند، بر آنها هم نفرین و از رحمت خودت آنها را دور بدار. «وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ» خدایا پایههای قدرت ظالمین را درهم بشکن و پیروان آنها را نابود بگردان. اینها فرازهایی از دعای روز دحوالأرض است. یک مقدار با دقت و تأنی این دعا را بخوانیم و سفارشاتی که در این مورد شده است، انشاءالله مدنظر همۀ ما قرار بگیرد تا آخر که میرسد به اینجا که خدایا ما را از یاران و اعوان امامزمان قرار بده: «وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ» خدایا ما را از یارانش و از خانوادۀ امامزمان (ع) قرار بده. با این فرازها هم این دعا به پایان میرسد. انشاءالله امیدواریم خداوند توفیق خواندن این دعا و عمل به مضامین آن را برای تقویت دینمان به همۀ ما عنایت بفرماید.
خب، ۲۸مردادماه را داریم. مثل فردا که یادآور کودتای ۲۹مرداد است که شاید بتوان گفت اولین کودتایی بود که آمریکا مستقیماً وارد شد و مصدقی که وابستۀ به آمریکا بود و مصدقی که یک کار خلاف آمریکا انجام نداد، با انگلیس مقابله میکرد مصدق؛ اما از یاران غار آمریکا بود؛ ولی آمریکا به او هم رحم نکرد متأسفانه. قابل توجه کسانیکه گاهی خلاصه میخواهند به نفع آمریکا قدمی برداند و به نفع او و برای تحلیف قلب آمریکا میخواهند یک کاری در این کشور انجام بدهند. هیچکس از مصدق خوشخدمتتر به آمریکا نبود. هرکس بگوید که مصدق با آمریکا مخالف بوده است، تاریخ را درست مطالعه نکرده است. با انگلیس مقابله کرد؛ ولی آمریکا با انگلیس دستبهدست هم دادند و علیه خود مصدق کودتا راه انداختند. در اینها درسهایی هست. مسلماً این در تاریخ اتفاق افتاده است و امروز دارند خودشان اقرار میکنند و اسنادش را که دیگر اطلاعات سوخته است، دارند خودشان در اختیار دیگران هم قرار میدهند؛ اما آنچه مهم است، این است که ما بدانیم بعد از ۱۳ماه حکومت مصدق، چه عواملی باعث شد که این کودتا اتفاق بیفتد. مصدقی که به گفتۀ خودش در جواب مرحوم آیتالله کاشانی، گفت اینجانب مستحضر به پشتیبانی این ملت هستم، چرا این ملت به پشتیبانی او نیامدند؟ این عوامل را ما باید امروز بدانیم؛ چون خطری که انقلابها را تهدید میکند، عوامل سقوط انقلابها و حرکتهای مردمی در همۀ زمانها تقریباً یکی است؛ لذا چهار عامل باعث شد که مردم در آن زمان مصدق را یاری نکردند و تنها ماند.
اول اینکه تصمیمات و رفتارهای خود دکتر مصدق بود. یک تصمیمات و رفتارهایی داشت که باعث شد مردم احساس کنند، مصدق آن مصدقی که آنها برای او به صحنه آمدند و او را سر کار آوردند، آن مصدق نیست. تصمیماتش خیلی اثر داشت در ریزش آراء مردمی.
دوم تخریب چهرۀ مذهبی انقلاب، آیتالله کاشانی که متأسفانه در این کار دستبهدست هم دادند تا چهرۀ دینی انقلاب که رکن رکین حرکت مردمی آن زمان بود را مشوش کردند و مردم به این چهرۀ تخریبشده اعتماد و اطمینان نکردند. امروز هم همین حرکتها دارد اتفاق میافتد، ما باید خیلی بههوش باشیم.
سوم ناامیدی مردم نسبت به آینده. اینکه مقام معظم رهبری نسبت به امیدواری مردم تأکید میکنند، چون یکی از آسیبهایی است که انقلابهایی و مشابه حرکتهای مردمی و انقلاب ما را قبلً به شکست کشانده است. اگر مردم ناامید بشوند، لذا باید خیلی دولتمردان مواظب رفتار خودشان باشند، کارهای خودشان باشند که مردم ناامید نشوند. سومین آسیب این بود. مردم ناامید شدند از آیندۀ حرکت خودشان.
چهارم بیاعتمادی مردم نسبت به رهبران خودشان.
این چهار عامل باعث شد که کودتای ۲۸مرداد بعد از ۱۳ ماه از حکومت مصدق، اتفاق بیفتد و یک نفر به صحنه به نفع مصدق نیاید. لذا اینها چیزهایی است که درسهای تاریخ است و ما باید همیشه متوجه آنها باشیم. امروز هم دشمنان تلاششان را دارند. چهرۀ علمای دین را تخریب کنند. اعتماد مردم را به مسئولین از بین ببرند. مردم را ناامید کنند. در این فضاهای مجازی یک سر بزنید، فراوان مطلب نوشته میشود که میبینیم همین اهداف را دارند دنبال میکنند و ما باید خیلی بههوش باشیم.
۲شهریورماه، اولین روز از هفتۀ دولت است که خب تقارن ایام شهادت شهید رجایی و باهنر، رئیسجمهور و نخست وزیر وقت که به دست منافقین کوردل به شهادت رسیدند با آغاز دولت ۱۲ جناب آقای دکتر روحانی را ما به فال نیک میگیریم. باید دولتمردان در این ایامی که به نام این دو شهید عزیز بزرگوار است، سیره و روش آن دو شهید را سرلوحۀ کار خودشان قرار بدهند. شهید رجایی و شهید باهنر، هم رئیسجمهور و نخستوزیر وقت بودند. چه روش مردمی شهید رجایی و آن تواضع و سادهزیستیای که شهید رجایی داشتند. مردمی بودن و ولایی بودن شهید رجایی، امروز هم باید سرلوحۀ کار دولت دوازدهم ما قرار بگیرد تا از همان محبوبیتی که دولت شهید رجایی برخوردار بود، اینها هم انشاءالله برخوردار بشوند.
آنچه که مسلم است در این ایام که الان وزرا به مجلس معرفی شدند و موافقین و مخالفین سخن میگویند و در جمعبندی نهایی آن رأی مجموعۀ مجلس است که شخصی را وزیر میکند یا او را رد میکند، آنچه مردم توقع دارند، این است که موافقین و مخالفین، موافقت و مخالفتشان بر اساس مصلحت کشور باشد. برای رضای خدا باشد. برای هوای نفسشان یا به قدرت رسیدن حزب و گروه خودشان نباشد. انشاءالله امیدواریم که این اتفاق بیفتد و ما شاهد باشیم دولتی پرتوان، دولتی پرکار، دولتی در خدمت مردم، با اولویتدادن به همان سه موضوعی که مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ فرمودند: اول معیشت و اقتصاد مردم مدنظرشان باشد که دشمنان از همین راه ورود پیدا کردند. دوم بنای ارتباط با همۀ دنیا را داشته باشند، به جز کشور قاصد اسرائیل و کشورهایی که در مقابل ایران میخواهند قرار بگیرند و منافع خودشان را فقط درنظر میگیرند. سوم هم همان روحیۀ دشمنشناسی و کسانیکه در مقابل ما قرار گرفتهاند، استکبار جهانی که به هیچچیز جز منافع خودش فکر نمیکند، این را هم مدنظرشان باشد. با این رویکرد وزرا انشاءالله انتخاب بشوند و اولویت کاری خودشان را قرار بدهند.
مناسبتهای دیگری هم هست که بهخاطر طولانیشدن خطبهها از آنها صرفنظر میکنم.
شهادت اماممحمدتقی (ع) را در هفتۀ آینده داریم و همچنین روز بعد از شهادت، روز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمۀ زهرا (س) را داریم که شایستۀ مطالعۀ بیشتر است این ازدواج علی (ع) و حضرت زهرا برای جوانهای ما که خوشبختی خودشان را در چه چیزی قرار میدهند. لحاظ آنها در زندگی، یک لحاظ مادی نباشد. فقط نگاه مادی به زندگی نداشته باشند. فقط هرکسیکه پولدارتر است، هرکسیکه نانآورتر است، مدنظرشان نباشد. هم پدر و مادرها و هم دختر و پسرها. دین و دیانت، اخلاق و و کار. این سه اگر باهم بود، همهچیز به دست میآید؛ ولی اگر خدایی نخواسته فقط طرف پولدرآور بود، حلال و حرام سرش نرفت، زندگی به لجن کشیده میشود از هر راهی انسان بخواهد پول در بیاورد. لذا جوانهای خودمان را هم سفارش کنیم، انشاءالله به مطالعۀ بیشتر. آرزومندیم انشاءالله در ایام ازدواج علی (ع) و فاطمه زهرا مراسم خوبی داشته باشیم از ازدواج جوانانمان با همان محورهایی که مقام معظم رهبری فرمودند، شهلگیر باشیم در امر ازدواج، سختگیر نباشیم. مهریههای زیاد سعادتآور نیست. تأمین زندگی را نمیکند. آنچه مسلم است که آیندۀ بچههای ما را، سعادت آنها را تأمین میکند، همان موضوعی است که عرض کردم: اخلاق و دین و کار و تلاش. یعنی انسان کاریای باشد .انسان تنبل و خلاصه تنپروری نباشد. اگر اینجور بود بههرحال انشاءالله آن زندگی به سعادت خواهد رسید.
+ خدایا ما را یکآن به خودمان وامگذار.
- الهی آمین.
+ گناهانی که مانع استجابت دعا میشوند، از ما ببخش و بیامرز.
- الهی آمین.
+ تقوای لازم در همۀ امور را به ما عنایت بفرما.
- الهی آمین.
+ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ. اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ. وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ. صدق الله العلی العظیم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
پایان خطبۀ دوم
خطبه های متنی نماز جمعه 20-5-1396 جمعه، ۲۰مرداد۱۳۹۶، شهرستان بردسکن، مسجد جامع و مصلای شهر، خطیب حجتالاسلام امینی. سلام علیکم و رحمة الله. أعوذ بالله مِنَ الشيطانِ الرَجيِم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ....
جمعه، ۱۳مرداد ۱۳۹۶، شهرستان بردسکن، مکان مسجد جامع و مصلای شهر بردسکن، خطیب حجت الاسلام امینی. سلام علیکم و رحمة الله. أعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ...
خطبه اول [attachment=179] خطبه دوم [attachment=180] متن خطبه های نماز جمعه 30-4-1396 جمعه، ۲۳تیر۱۳۹۶، شهرستان بردسکن، مکان مسجد جامع و...
متن خطبه های نماز جمعه 23-4-1396 جمعه، ۲۳تیر۱۳۹۶، شهرستان بردسکن، خطیب حجتالاسلام امینی، مکان مسجد جامع و مصلای شهر. سلام علیکم و رحمة الله. أعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ....
جمعه، بیستم اسفند۱۳۹۵، شهرستان بردسکن، خطیب حجتالاسلام امینی، مکان مسجد جامع و مصلای شهر بردسکن. سلام علیکم و رحمة الله. أعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين...