در ابتدا این مراسم
قرائت زیارت پرفیض عاشورا و سپس مسئول ستاد دهه فجر شهرستان حجه الاسلام مروجی به
تشریح برنامه های این ایام مبارک پرداخت و سپس امام جمعه محترم شهرستان به ویژگیهای انقلاب اسلامی اشاره نمود و گفت انقلابي
را ميتوان اسلامي ناميد كه مؤلفههاي زير در آن وجود داشته باشد. فقدان حتي يكي از اين
موارد ميتواند دليلي بر اين باشد که چنين انقلابي بيجهت نام اسلامي را بر خود
گرفته است .
الف ـ توجه ويژه به
ابعاد فرهنگي : انقلاب اسلامي، بيش و پيش از هر چيز، يك انقلاب فرهنگي است؛
نه يك انقلاب سياسي، حقوقي، و اقتصادي. البتّه اين به معناي نفي خصلتهاي سياسي،
حقوقي و اقتصادي اينانقلاب نيست؛ به عبارت ديگر، انقلاب اسلامي، در عين حال كه،
به هيچروي از سهم و تأثير عواملي همچون فقر مادّي و اقتصادي، ظلم اجتماعي و
حقوقي، و از دست دادن شأن و حيثيّت بينالمللي و جهاني در فاسد و نابههنجار ساختن
زندگي انسانها غفلت يا تغافل ندارد، بيشتر دلنگران محروم ماندن مردم از
استكمالات معنوي و اخلاقي است؛ و اگر با پديدههاي اجتماعياي مانند فقر و ظلم هم
مبارزه ميكند، به علّتتأثير منفياي است كه هر يك از اين پديدهها در استكمال معنوي
و اخلاقي بشر ميتواند داشت
ب ـ اهميت به انتخاب
آگاهانه : چون هدف اصلي و نهايي اين انقلاب استكمال معنوي انسانها است
و اين هدف جز بر اثر افعال اختياري آنان حاصل نميشود، رهبران اين انقلاب براي
اينكه تعداد بيشتري از مردم را به صفوف انقلابيّون ملحق سازند، هرگز به شيوههاي
مجبور كننده، تحميلي، و قهري متوسّل نميشوند؛ بلكه ميكوشند تا خود مردم به
مقاصد انقلاب ايمان آورند و آگاهانه و آزادانه به انقلابيون بپيوندند و از جان و
دل، سقوط و انهدام نظام فاسد و استقرار نظام انقلابي را بخواهند
از اين رو رهبران اين
انقلاب، نه به كتمان حقايق و نه به نشر اكاذيب ميپردازند و اساساً از هرگونه
اغفال و فريبكاري و نيرنگبازي روي ميگردانند. در واقع آنان وظيفهٔ خود ميدانند كه آگاهيهاي مردم، رشد فكري، عقلاني، و فرهنگي
آنان را افزايش دهند.
ج ـ تلاش در تحكيم
عقايد حقه :بهمنظور استكمال معنوي آدميان، انقلابيون، نخست سعي در ايجاد
يا تحكيم و تقويت عقايد حقّه در مردم ميكنند و سپس از آن عقايد حقّه در جهت
مقاصد انقلاب بهره ميجويند. رهبران اين انقلاب، برخلاف رهبران ساير انقلابها، از
هر عقيدهاي، اگرچه نادرست و خلاف واقع، براي خدمت به انقلاب، استفاده نميكنند.
آنان با تحريك و تهييج شديد، احساسات و عواطف غير عقلاني مردم را بر فعّاليّتهاي
خود حاكم نميسازند؛ بلكه احساسات و عواطف را محكوم و تابع احكام، ادراكات عقل و
آرا و عقايد صحيح ميگردانند و آنگاه از آنها براي كامياب ساختن انقلاب و محقّق
كردن اهداف آن سود ميبرند. به همين دليل، ترويج و اشاعهٔ بينشها و ارزشهاي اسلامي، كه هم صحيح و مطابق واقعند و هم
آمادگي شگرفي براي ايثار، فداكاري، و جانفشاني در مردم پديد ميآورند، از جمله
برنامههاي رهبران اين انقلاب است.
د ـ تأكيد بر تبيين
دقيق اهداف : رهبران انقلاب اسلامي، همچنين، بر تعيين صريح و دقيق اهداف و
مقاصد انقلاب، تأكيد
آشكاري دارند. از اينرو،
همواره اعدام ميكنند كه اغراض ملّتگرايانه، وطنپرستانه، نژادپرستانه و از اين
قبيل را دنبال نميکنند و فقط در پي حقّ و عدالتند، و حال آنكه رهبران ساير
انقلابها چه بسا اهداف و مقاصد خود را در پردهٔ ابهام و ايهام پوشيده ميدارند، تا بهاين وسيله هيچ دستهاي
از مردم را از خود نرانند و همه را با خود و در كنار خود داشته باشند و نظام حاكم
را سريعتر و زودتر ساقط كنند و انقلاب را به پيروزي رسانند. رهبران انقلاب
اسلامي، در عين حال كه خيرخواه همهٔ مردم هستند و
منافع و مصالح جميع افرادجامعه را، در تمام ابعاد و وجوهش، ميخواهند؛ اهداف خود
را بهصورت آشكار صريحاً معلوم ميدارند تا ارزشهايحقّ و ارزشهاي باطل برآميخته
نگردد و مردم به گمراهي و بيراهه نيفتند.
هـ ـ فراگيري انقلاب :
انقلابيون براي اينكه همه عناصر و نيروهاي كارآمد و سودمند را بشناسند و جذب
كنند، بسيارجدي هستند چراكه انقلاب را براي به قدرت رسيدن يك فرد يا گروه يا قشر
نميخواهند، بلکه مقصود آنان اين است كه جميع افراد، گروهها، و قشرها رشد يابند و
به مصالح حقيقي خود برسند. البتّه، براي جذب عناصر و نيروهاي مؤثّر و مفيد، از
هيچيك از اصول و مباني شريف انقلاب نيز عدول نميكنند.
و ـ عدم اتكا به
بيگانگان : افراد انقلابي هرگز به بيگانگان اتّكا و اتّكال ندارند (لازم به تذكر
است كه مقصود از «بيگانه» در اينجا، فقط جامعهها، كشورها، اقوام و مللي هستند كه
با دين اسلام و اهداف و مقاصد والاي انقلاب اسلامي دشمني و ستيز دارند)، زيرا
تبرّي از دشمنان